از راست: بهرام عظیمی، جواد علیزاده، کامبیز درم بخش، توکا نیستانی، بهمن عبدی
چند روز پیش در حالی که مشغول تورق شماره 116 دو هفته نامه هنرهای تجسمی «تندیس» بودم، نوشته ای از دوست خوبم سیدامیر سقراطی عزیز توجه من را به خود جلب کرد. مطلبی بود در ارتباط با "زمینه پیدایش کاریکاتورهای نمایشگاهی در ایران" و در آخر سوالی از سوی نویسنده مطرح شده بود با این عنوان که:
اگر این گفته کاریکاتوریست های خارجی که به ایران می آیند و می گویند ایران پایتخت کاریکاتور جهان است تعارف و مضحکه نیست، پس چرا همان کاریکاتوریست ها فقط کامبیز درم بخش را به عنوان کاریکاتوریست ایرانی می شناسند؟
پس از خواندن آن تصمیم گرفتم همین سوال را با چند تن از اساتید و پیشکسوتان هنر کاریکاتور ایران مطرح نمایم که حاصل آن از نظر شما عزیزان خواهد گذشت.
کامبیز درمبخش:
در این رابطه باید بگویم که جای هیچ شک و تردیدی نیست که کاریکاتور ایران، خصوصا دوسالانه کاریکاتور تهران، جای خودش را در سراسر دنیا باز کرده و در حال حاضر بسیاری از هنرمندان کارتونیست ایرانی در سراسر دنیا شناخته شده هستند. اگر بنده را نیز در کشورهای دیگر بیشتر می شناسند به این دلیل است که 22 سال در خارج از ایران زندگی و کار کرده و با مجلات مختلفی از جمله «نبل اشپالتر» همکاری داشته ام. اصولا هنرمندان کشورهای خارجی تصویر دیگری از ایران در ذهن دارند و وقتی پای به ایران می گذارند و با عظمت نمایشگاه دوسالانه روبرو می شوند تعجب می کنند. البته زیاد هم نباید با اغراق به این مسئله نگاه کرد. ولی تا جایی که من می دانم و با توجه به اینکه در بسیاری از نمایشگاه های کشورهای مختلف حضورداشته ام، می توانم به جرات بگویم که از این منظر، ایران در سطح بالاتری قرار دارد. خصوصا در دو، دوسالانه کاریکاتور اخیری که برگزار شد این مسئله را می توان به عینه دید.
جواد علیزاده:
من فکر می کنم آقای سقراطی که خود یکی از علاقمندان و هنرمندان کارتونیست هستند، اظهارنظری شتابزده در این مورد داشته اند. استاد درم بخش به این دلیل که سالها آثارشان در مجلات مختلف از جمله «نبل اشپالتر» به چاپ رسیده است بیشتر از دیگران شناخته شده هستند. در صورتی که ما می دانیم آقای اردشیر محصص نیز یکی از کارتونیست های بزرگ و شناخته شده ایران هستند. آقای درم بخش استاد همه ما هستند ولی معتقدم به غیر از ایشان هنرمندان دیگری نیز وجود دارند که در سراسر دنیا شناخته شده اند. در حال حاضر کاریکاتور ایران یکی از قطب های کاریکاتور دنیاست. حضور هنرمندانی چون مسعود ضیایی، محمود نظری، محمدعلی خلجی، محمدامین آقایی و ... چهره هایی هستند که مدام در جشنواره های خارجی جایزه می گیرند و جشنواره ای در دنیا نیست که این دوستان را نشناسد. به نظرم این اظهارنظرها که ناشی از ضعف حافظه است را نباید زیاد جدی گرفت.
بهمن عبدی:
اولا چه اهمیتی دارد که هنرمندان خارجی بگویند ایران پایتخت کاریکاتور دنیا هست یا نیست؟ در سراسر دنیا به جز استاد درم بخش، هنرمندان دیگری همچون اردشیر محصص و بسیاری از کاریکاتوریست های جوان ما شناخته شده هستند. بسیاری از هنرمندان ما هستند که در جشنواره ها شرکت می کنند و برنده جایزه می شوند که بیشتر کارتونیست های کشورهای دیگر آنها را می شناسند. امروزه با وجود رسانه های مکتوب، تصویری و مجازی معمولا همه هنرمندان آثار هنرمندان دیگر را دنبال می کنند. مثلا اولگ گوتسول یا کوزوبوکین را ما از روی آثارشان، که در کاتالوگ های مختلف دیده بودیم می شناختیم. ما به این موضوع کاری نداریم که ایران پایتخت هست یا نیست. شاید هم آنها به خاطر تشکر از پذیرایی گرم ما این حرف را می زنند. ولی خود من، وقتی در آیدین دوغان ترکیه برنده جایزه شدم و در آنجا حضور داشتم، کاریکاتوریست هایی از بوسنی، اسپانیا و برزیل نیز بودند که به من می گفتند، ایران طی این چند سال گذشته به یکباره شگفتی آفریده و کاریکاتور ایران در سطح اول دنیا قرار داد. در آنجا که من میهمانی مثل بقیه بودم، دیگر صحبت از تشکر و تعارف نبود و من به خودم بالیدم. آنچه مسلم است این است که تشکیلات برپایی مسابقات مختلف و هنرمندان کارتونیست کشورهای دیگر باید همدیگر را بشناسند. دلیلی ندارد که تمام مردم فرانسه یک کارتونیست ایرانی را بشناسند. مگر چند درصد مردم ایران، مولاتیه را می شناسند. اساسا مطرح کردن این مسائل چه نفعی برای کاریکاتور ایران دارد. تنها حرفی است که زده می شود...
توکا نیستانی:
به نظر من این جمله که ایران پایتخت کاریکاتور دنیاست، یک تعارف مودبانه است که اکثرا از طرف میهمانان ما بیان می شود. اگر کثرت، دلیل بر پایتخت بودن است، به نظرم چین باید پایتخت شناخته شود! هر کارتونیستی که تاثیرگذارتر باشد و مخاطب بیشتری داشته باشد شناخته شده تر است و غیر از این چیز دیگری نمی تواند ملاک عمل قرار گیرد. کارتونیست باید از طریق انتشار کارهایش به طرق مختلف آثارش را در معرض دید مخاطب قرار دهد. حال این می تواند به صورت مجازی باشد با چاپ کتاب و برپایی نمایشگاه و ... . من می پذیرم که ایران در پرورش کارتونیست از کشورهای هم اندازه و حتی بزرگتر از خود بسیار بهتر عمل کرده است و مرکز یک استعداد بالقوه می باشد. در این هیچ شکی نیست. ولی مهد بودن و تاثیرگذاری بحث دیگری است. من با نقش نمایشگاه و مسابقه هیچ مشکلی ندارم. اتفاق نیکویی است و حتی خود من هم در دوسالانه های تهران یا شرکت کننده هستم و یا به طرق دیگری درگیر ماجرا. ولی تمام فعالیت حرفه ای خود را محدود به آن نمی کنم. به نظرم این کار خطاست. این کار باعث می شود که در زمینه کاریکاتور نمایشگاهی پیشرفت کرده ولی تاثیرگذاری را فراموش کنیم.
بهرام عظیمی:
من امیر سقراطی و آثارش را دوست دارم ولی احساس می کنم در این مورد اشتباه می کند. ما در ایران به جز استاد درم بخش، کارتونیست های زیادی داریم که شناخته شده هستند. حتما نباید کسی که می گوید کاریکاتور ایران مهد کاریکاتور دنیاست اسم 20 کاریکاتوریست ایرانی را هم بداند. تمام کسانی که این حرف ها را می زنند از روی آمار و ارقامی که وجود دارد لب به این سخن می گشایند. تعداد جوایز، تعداد شرکت کننده، تعداد جشنواره های برگزار شده، کیفیت دوسالانه تهران، حضور داوران خارجی و ... همه اینها دال بر این است که ایران کشور بسیار پرقدرتی در عرصه کاریکاتور می باشد. شاید خارجی ها در پاسخ به مهمان نوازی ما کمی اغراق کنند. ولی به نظر خود من ایران جزء سه قدرت اول کاریکاتور دنیاست. هم از نظر تعداد شرکت کننده های مطرح و با کیفیت و هم از نظر تعداد جوایز. در خارج از کشور استاد کامبیز درم بخش را به عنوان یک کارتونیست پیشکسوت می شناسند. مثلا در آرژانتین دهها کارتونیست وجود دارد ولی ما فقط کینو و موردیلو را می شناسیم. من این سئوال را از آقای سقراطی دارم که ایشان کدام کشور را مهد کاریکاتور دنیا می داند؟ دلیل ایشان برای این انتخاب چیست؟ و آیا می توانند اسم چند نفر از کارتونیست های آن کشور را نام ببرند که برای همه شناخته شده باشند؟
امیر سقراطی کارتونیست خوبی است و آثارش هم در جاهای مختلف چاپ می شود. ولی چون در جشنواره ها شرکت نمی کند و درگیر این قضیه نیست، اطلاعاتش در این مورد ناکافی است. آمار و ارقام، تعداد هنرمندان کشورهای شرکت کننده و هنرمندان مطرحی که در دوسالانه تهران شرکت می کنند گواه این مدعاست که کاریکاتور ایران در سطح بسیار بالایی قرار دارد. ممکن است هر کسی سطحی برایش قائل باشد. مثلا مسعود شجاعی که دبیر جشنواره است بگوید ایران مهد کاریکاتور دنیاست. من که داور هستم بگویم جزء سه کشور اول دنیاست. کسی که برنده جایزه شده بگوید جزء 5 کشور دنیاست و ... ولی نمی شود چشم بر حقایق پوشید.
من به جرات می گویم که در هیچ کجای دنیا به جز ایران، در یک کلاس آموزشی نوجوان 13 ساله کنار یک پیرمرد 65 ساله برای آموزش کاریکاتور حضور ندارد. در هیچ کجای دنیا این تعداد هنرجو و علاقمند به کاریکاتور وجود ندارد. آمار هنرجویان و علاقمندان ایرانی به هنر کاریکاتور و کارتونیست های شکوفا شده در ایران، در جهان حرف اول را می زند.
در پایان ذکر این نکته و دیگر هیچ: به واقع می توان سخنان دکتر جان لنت محقق برجسته آمریکایی، ژان مولاتیه فرانسوی، میخائیل زلاتکوفسکی روس، اولگ گوتسول اوکراینی، کنستانتین سیوسو رومانیایی و... در مورد کاریکاتور ایران را صرفا یک تعارف و مضحکه خشک و خالی دانست؟