آینه!

اثر اولگ گوتسول از اوکراین
انگار عده ای از دوستان آفریده شده اند تا به دیگران حال پخش کنند. همیشه از تو تعریف می کنند. همیشه تو را خوب می بینند. همیشه به تو روحیه می دهند و تو را در اوج نگه می دارند. برعکس ماجرا هم وجود دارد. یعنی عده ی دیگری هم هستند که آفریده شده اند تا حال جمع کنند. همیشه عیوب تو را می بینند. همیشه بی روحیه ات می کنند و تو را در حضیض نگه می دارند.
در این بین حساب دوستانی که از سر دلسوزی مبادرت به انجام کارهای مذکور می ورزند چه از نوع جمع کردنی یا پخش کردنی اش جداست!
همیشه دوستانی را بیشتر دوست می دارم که مانند اصوات سازهایی که در کنسرت موسیقی تلفیقی به گوش می رسند در جای خود تو را زنهار می دهند یا مشوقت می شوند.
دوستانی که همچون آینه ای تمام قد در مقابلت می ایستند تا تو با کمترین خجالتی از حضور اجنبی، عیوبت را به دقت ببینی، اصلاحشان کنی و راه سعادت را ادامه دهی!
تنها چیزی که در این بین ممکن است کمی آزار دهنده باشد این است که گاهی در بالای آن آینه ای که در مقابلت قرار گرفته دو چشم خشمگین ببینی که عیوب تو را با چاشنی نکوهش به تو هدیه کند. اما به نظرم باز هم ارزشش را دارد. ندارد؟!
پ.ن:
1/ خدا بر عالم و افلاک جان داد ... به شکل مرتضی خود را نشان داد!
2/ آینه چون نقش ِ تو بنمود راست ... خود شکن، آینه شکستن خطاست!
3/ حقیقت اینه که من نمی خوام راجع به حقیقت حرفی بزنم!
4/ بعضی برای مهربون شدن یه کاری می کنن. اما بعضی یه کاری می کنن چون مهربونن!
5/ یک هفته می رم سفر. باز هم برای فرار. اگه می تونی منو بگیر!
1/ آسمان سینه ام را چون شمائی مشتری ست